عالیه

دوستت دارم

عالیه

دوستت دارم

عناوین یادداشت‌ها

  • تقدیم به...... جمعه 30 بهمن‌ماه سال 1388 14:10
    بخندید تموز بر سرخ سیب که آن دسته گل بوقت بهار همی باد شرم آمد از رنگ اوی چه کردی که بودت خریدار آن عقیق و زبرجد که دادت بهم همانا که گل را بها خواستی همی رنگ شرم آید از گردنت مگر جامه از مشتری بستدی زبرجدت برگست و چرمت بنفش بپیرایه زرد وسرخ وسپید نگارا بهارا کجا رفته​ای همی مهرگان بوید از باد تو چورنگت شود سبز...
  • افروخته جمعه 6 شهریور‌ماه سال 1388 23:53
    ای رستخیز ناگهان وی رحمت بی منتهاای آتشی افروخته در بیشه اندیشه ها امروز خندان آمدی مفتاح زندان آمدیبر مستمندان آمدی چون بخشش و فضل خدا خورشید را حاجب تویی اومید را واجب توییمطلب تویی طالب تویی هم منتها هم مبتدا درسینه ها برخاسته اندیشه را آراستههم خویش حاجت خواسته هم خویشتن کرده روا ای روح بخش بی بدل وی لذت علم و...
  • گل من جمعه 6 شهریور‌ماه سال 1388 23:44
    هزار باره مرور می­کنم خاطرۀ چشمانت را من از فراموشی خود می ترسم.
  • گل سرخ جمعه 6 شهریور‌ماه سال 1388 23:44
    گل سرخ، گل سرخ است، همواره گل سرخ بوده است، اما دیدگاهی نو می­گوید: سیب نیز گل سرخ است، من فکر می­کنم گلابی نیز گل سرخ است، تنها خدا می­­داند که بعدها چه چیز گل سرخ خواهد بود، اما...تو گل سرخی و همیشه گل سرخ بوده­ای.
  • نامه یکشنبه 23 فروردین‌ماه سال 1388 15:56
    الهی نامه ستایش کنم ایزد پاک را که گویا و بینا کند خاک را الهی نام تو ما را جواز و مهر تو ما را جهاز الهی ضعیفا ن را پناهی مومنان را گواهی چه بود که افزایی و نکاهی الهی چه عزیز است او که او را تو خواهی نسیمی وزید از باغ دوستی دل را فدا کردیم بویی یافتیم از خزانه دوستی الهی از خاک آدم کنی و با وی چنان احسان کنی سعادتش...
  • خونه من و تو جمعه 14 فروردین‌ماه سال 1388 16:30
  • زمـــــزمــه شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1387 21:00
    من همان شبان ِ عاشقم سینه چاک و ساکت و غریب بی تکلّف و رها در خراب ِ دشتهای دور ساده و صبور یک سبد ستاره چیده ام برای تو یک سبد ستاره کوزه ای پُر آب دسته ای گل از نگاه ِ آفتاب یک رَدا برای شانه های مهربان تو! در شبان ِ سرد چارُقی برای گامهای پُر توان ِ تو در هجوم درد... من همان بلال ِ الکنم ، در تلفظ ِ تو ناتوان وای...
  • حرف اول شنبه 17 اسفند‌ماه سال 1387 20:53
    وقتی دل سودایی می رفت به بستان ها —— بی خویشتنم کردی، بوی گل و ریحان ها گه نعره زدی بلبل، گه جامه دریدی گل —— تا یاد تو افتادم، از یاد برفت آن ها ای مهر تو در دل ها، وی مهر تو بر لب ها —— وی شور تو در سرها، وی سر تو در جان ها تا عهد تو دربستم، عهد همه بشکستم —— بعد از تو روا باشد، نقض همه پیمان ها تا خار غم عشقت...